چرا آمریکاییها شبکه نفوذ و جاسوسی را برای فروش روی میز گذاشته است؟ / عملیات فریب یک شبکه تروریستی پس از لو رفتن فایلهای صوتی!
تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۲۴۷۵۱
عملیات فریب اخیر در شبکه تروریستی اینترنشنال ارتباط مستقیمی با لو رفتن فایلهای صوتی برت مکگرگ در روزهای اخیر دارد!
سرویس سیاست مشرق- هدف اصلی آمریکا در دولتهای اوباما، ترامپ و بایدن و اعم از جمهوری خواهان و دموکراتها از اجرای برجام آن بود که همزمان با ایجاد محدودیت گسترده در صنعت هستهای ایران، مدل برجام را به دیگر حوزهها و ازجمله حوزه دفاعی و منطقهای تعمیم داده و به عبارتی برجام ۲ و ۳ و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
طرف آمریکایی میدانست که حاکمیت در ایران هیچگاه این امتیازات یکطرفه را به واشنگتن نخواهد داد اما متأسفانه عملکرد دولت روحانی، آنها را به طمع انداخته و گستاخ کرد.
در مقطعی که دولت روحانی روی کار بود، رادیو فرانسه در گزارشی نوشت: «ارزیابی غرب از وضعیت کنونی دولت روحانی، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقی است که خود را ناگزیر از فروش حقوق ملی میبیند. بر پایه این جمعبندی اگر خریدار صبور باشد، شرایط فروشنده را دشوارتر میکند و در همان حال، قیمت فروش را کمتر خواهد کرد.»
«محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه دولت قبل (تیر ۱۴۰۰) در آخرین روزهای دولت روحانی اعتراف تلخی را مطرح کرد. وی گفت: «با خوشخیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکتهای غربی از خود رنجاندیم. اتفاقی که اگر نمیافتاد نه دوستان دوران سختی رهایمان میکردند و نه با فشار حداکثری ترامپ مواجه میشدیم.»
روزها گذشت و دولت سیزدهم روی کارآمد، همزمان با روی کارآمدن دولت رئیسی، جریان غربگرا در داخل با فضاسازی گسترده اینگونه القاء کرد که هیچ گام مثبتی در سیاست خارجی برداشته نخواهد شد مگر اینکه در گام اول برجام احیاشده و عضویت در FATF نیز نهایی شود.
دولت سیزدهم بیاعتنا به این فضاسازی سنگین، سیاست خارجی بدون برجام و اف ای تی اف را در پیش گرفت. عضویت در سازمان اقتصادی شانگهای، عضویت در بریکس، تحول در واکسیناسیون کرونا و رکورد زنی روزهای بدون فوتی کرونا، قرارداد سوآپ گازی با همسایگان، افزایش فروش نفت و دریافت درآمد حاصل از آن، افزایش صادرات غیرنفتی، اجرای طرح پالایشگاههای فرا سرزمینی و کشت فراسرزمینی، توجه ویژه به ظرفیتهای شرق آسیا، آمریکای جنوبی و آفریقا و...تنها بخشی از نتایج سیاست خارجی بدون برجام و اف ای تی اف است.
در حقیقت رها شدن از حصار برجام و اف ای تی اف، ظرفیتها را آزاد کرد و نتایج خوبی به بار آورد.
در سوی مقابل، آمریکا در سالهای اخیر کلکسیونی از ناکامی را در سیاست خارجی به بار آورد. از اخراج فضاحتبار از افغانستان تا شکست پروژه داعش در غرب آسیا و از شکست کودتا در ونزوئلا تا عملی نشدن پروژه مدنظر واشنگتن در جنگ اوکراین.
در حال حاضر آمریکا «نیاز ویژه» به توافق با ایران حول مسئله برجام دارد. تجربه ثابت کرده است که آمریکا به دلیل ماهیت استکباری اصلاً حاضر نیست تا توافقی «برد-برد» حاصلشده و در اصل در پی دیکته کردن یکطرفه خواستههای خود است.
بهعبارتدیگر، واشنگتن در پی آن است تا «نیاز ویژه» خود به توافق را در قالب «امتیاز ویژه» باقیمتی گزاف به ایران بفروشد.
اما این اقدام نیازمند ابزار و پیوست رسانهای است. اینجاست که «اینترنشنال» بهعنوان یکی از بازوهای کاخ سفید وارد عمل شده و سناریویی مضحک را به نمایش میگذارد. این شبکه تروریستی در روزهای گذشته مدعی شد که تعدادی از عوامل ایران در ساختار تصمیمساز آمریکا شناساییشدهاند و ادعا کرد که آنان مشغول خدمترسانی بهطرف ایرانی بودهاند.
این عملیات رسانهای از یکسو در واکنش به افشای اسناد مرتبط با «رابرت مالی» در رسانههای ایران صورت گرفت؛ اما هدف اصلی این عملیات رسانهای، چیزی نبود جز نشان دادن آمریکا در موضع برتر و دستخالی ایران در مواجهه با واشنگتن. اینکه ایران در مواجهه اطلاعاتی با آمریکا رودستخورده و عواملش لو رفتهاند.
اینترنشنال در این پروژه رسانهای بهشدت غیرحرفهای عمل کرد چراکه افرادی که این رسانه ضد ایرانی از آنان با عنوان عوامل ایران نام میبرد، در حقیقت قطعات پازل طرف آمریکایی برای تحمیل توافق با ایران بودهاند که تاریخ انقضایشان تمامشده و کارکرد خود را ازدستداده بودند.
بهعنوان نمونه، یکی از این افراد، علی واعظ است. «علی واعظ» مشاور رئیس اندیشکده گروه بینالمللی بحران است. اندیشکده ای که نفوذ بسیار زیادی در ساختار حکومتی آمریکا دارد. نکته قابلتأمل اینجاست که «جرج سوروس» چهره اصلی و تأمینکننده مالی گروه بینالمللی بحران است.
پیشازاین مستنداتی منتشر شد که به نقش پررنگ «علی واعظ» در تنظیم متن برجام اشاره داشت. بر اساس این مستندات، متنی که توسط واعظ و «گروه بینالمللی بحران» تنظیمشده بود، دقیقاً همان متنی بود که چند ماه بعد توسط تیم مذاکرهکننده دولت روحانی به ریاست ظریف امضا شد! و اما همین جریان در دولت سیزدهم در پی پختوپز برجام ۲ بود که بهرغم تلاشهای زیاد نتوانست پروژه خود را بهطرف ایرانی تحمیل کند.
در اواخر اردیبهشت سال جاری، روزنامه هممیهن در مطلبی با عنوان «توافق جامع منطقهای بهجای برجام» به بازنشر مقاله مشترک «ولی نصر» و «علی واعظ» در فارن افرز پرداخت و نوشت:
«اگر ایالاتمتحده و اروپا نمیخواهند ایران به یک کشور دارای سلاح هستهای تبدیل شود و اگر نمیخواهند به ایران حمله کنند و جنگی را برای عقب انداختن برنامه هستهای ایران به راه بیاندازند، به یک رویکرد دیپلماتیک جدید نیاز دارند. خوشبختانه، رویدادهای اخیر در خاورمیانه فرصتی برای این رویکرد جدید ایجاد کرده است. توافق ایران و آمریکا ممکن است امکانپذیر نباشد، اما از آنجایی که پادشاهیهای عرب حاشیه خلیجفارس روابط بهتری با تهران برقرار میکنند، آنچه زمانی غیرممکن بود - توافقی منطقهای که همزمان با نقشآفرینی ایران در شبهجزیره عربستان و برنامه هستهای آن مقابله میکند – اکنون چنین توافقی، کاملاً قابل تصور است. برخلاف برجام، چنین توافقی مورد موافقت کشورهای همسایه ایران نیز قرار خواهد گرفت و بنابراین توافقی پایدارتر خواهد بود. این توافق به ایران آرامش اقتصادی معنادارتر و پایدارتری میدهد. این توافق میتواند بهطور دائم، نه بهطور موقت، برنامه هستهای ایران را مهار کند و ممکن است حمایت تهران از گروههای نیابتیاش در منطقه را کاهش دهد. با انجام این کار، چنین توافقی میتواند ثبات بیشتری را برای بخشی از جهان که بهشدت نیازمند ثبات است، به ارمغان بیاورد.»
گروه بحران کارگزار سازمان سیا در بهار عربی
در بخش دیگری از این مطلب آمده بود: «شرط لازم برای دستیابی به این هدف، تضمینهایی از سوی ایران در مورد چشمانداز قدرت منطقهایاش است. . البته یک توافق منطقهای جامع با مخالفت تندروهای اپوزیسیون و جنگطلبان ایرانی که در ایالاتمتحده و اروپا مستقر هستند مواجه خواهد شد. آنها ممکن است چنین توافقی را بهعنوان مسیری برای نجات حکومت ایران تلقی کنند. حکومتی که آنها در چند ماه گذشته تمام توان خود را صرف مخالفت و مبارزه با آن کردند. بااینحال شایانذکر است که روابط صمیمانه ایران با همسایگان و کشورهای غربی مانع از فروپاشی رژیم شاه در سال ۱۹۷۹ نشد. چنین توافقهایی حکومتهایی که فاقد مشروعیت مردمی هستند را نجات نمیدهند. همچنین این توافق راهحلی جادویی نخواهد بود که بتواند تمام تنشهای اصلی در منطقه را حل کند. بهعنوانمثال بسیاری از کشورهای اروپایی، اقتصاد خود را با روسیه ادغام کرده بودند، اما این عامل نتوانست جلوی حمله روسیه به اوکراین را بگیرد.»
نویسندگان مقاله مذکور در پی تطهیر برجام ۲ و به عبارتی برجام منطقهای بودند. آنهم در شرایطی که ایران دست برتر در منطقه را دارد و در نقطه مقابل، آمریکا بههیچعنوان از وضعیت مساعدی در منطقه برخوردار نیست. همچنین رژیم صهیونیستی نیز در داخل سرزمینهای اشغالی در بحرانیترین وضع ممکن به سر میبرد.
لازم به ذکر است که علی واعظ در سالهای اخیر بارها در رسانههای جریان اصلاح طلب قلمزده و در پی تسهیل و هموارسازی مسیر احیای برجام بود. از سوی دیگر جریان اصلاحطلب در دولت سیزدهم در اقدامی مسبوق به سابقه، پروژه تطهیر مذاکره و توافق با آمریکا را دنبال میکند.
افراد دیگری که اینترنشنال از آنان نامبرده و ازجمله «آرین طباطبایی» نیز همواره در پی تسهیل پروژه آمریکا در مواجهه با ایران بوده است. البته وی گاهی اوقات اظهاراتی متمایل به ایران نیز بیان کرده است. به نظر میرسد که شبکه اینترنشنال در تخریب افرادی که مواضع متمایل به ایران از خود نشان دهند نیز حدومرزی ندارد و حتی به کارمندان دولت آمریکا نیز رحم نمیکند!
نکته قابلتأمل اینجاست که به فاصله کوتاهی پیش از عملیات رسانهای اینترنشنال، امواج مدیا به نقل از چند منبع آگاه مدعی شد که رهبر ایران، به مذاکرهکنندگان هستهای اجازه داده مستقیم با آمریکا مذاکره کنند. این رسانه در ادامه مدعی شد: «منابع بلندپایه ایرانی که نخواستند نامشان فاش شود، گفتند علی باقری کنی، معاون وزیر خارجه جمهوری اسلامی، آماده است تا هفتههای آینده در عمان با برت مکگرک، هماهنگکننده کاخ سفید در امور خاورمیانه و شمال آفریقا، دیدار کند.»
ساعاتی پس از انتشار گزارش امواج مدیا، وزارت امور خارجه ایران بیانیهای منتشر و تأکید کرد: «این نوع خبرسازیها و بازیهای رسانهای که معمولاً برای فضاسازی سیاسی صورت میپذیرد، فاقد اعتبار است.»
ادعای امواج مدیا نزدیک به یک جاسوس هستهای فراری و همچنین شبکه تروریستی اینترنشنال در یک پازل تعریفشده و به عبارتی دوروی یک سکه است و آن چیزی نیست جز نیاز ویژه آمریکا برای احیای برجام است.
«حسین امیر عبداللهیان» وزیر امور خارجه کشورمان در روزهای گذشته در مصاحبه با خبرگزاری کیودو ژاپن گفت «ژاپن ابتکاری را برای احیای توافق هستهای سال ۲۰۱۵ ایران و شش قدرت بزرگ ازجمله ایالاتمتحده پیشنهاد کرده است.» وی در ادامه تأکید کرد: «هرگونه ابتکار از سوی ژاپن که با «منافع ایران» همسو باشد، از سوی تهران مثبت تلقی خواهد شد.»
همانطور که پیشازاین نیز ذکر شد در حال حاضر آمریکا «نیاز ویژه» به توافق با ایران حول مسئله برجام دارد؛ اما شعبدهبازیهایی نظیر عملیات رسانهای اینترنشنال نمیتواند نفوذیهای آمریکا برای تسهیل توافق را بزک و تطهیر کند. ایران اکنون چه در میدان و چه در دیپلماسی و همچنین در عرصه اطلاعاتی و امنیتی، دست برتر را دارد و با این سناریوها نمیتوان، «نیاز ویژه آمریکا به توافق» را در قالب «امتیاز ویژه» به ایران فروخت.
برخی آگاهان سیاسی اعتقاددارند که عملیات فریب اخیر در شبکه تروریستی اینترنشنال ارتباط مستقیمی با لو رفتن فایلهای صوتی برت مکگرگ در روزهای اخیر دارد، افتضاح سیاسی رویداده پس از حذف رابرت مالی تنها با فروختن مهرههای سوخته قابلرفع و رجوع بوده است!
منبع: مشرق
کلیدواژه: تحلیل روز قیمت برجام رابرت مالی اوباما صنعت هسته ای ایران حسین امیر عبداللهیان رژیم صهیونیستی سازمان سیا محمدجواد ظریف بهار عربی دولت روحانی توافق هسته ای علی باقری جرج سوروس شبکه اینترنشنال اخبار داغ خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت عملیات رسانه ای شبکه تروریستی چنین توافقی دولت روحانی سیاست خارجی دولت سیزدهم چنین توافق نیاز ویژه علی واعظ منطقه ای هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۲۴۷۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
روزنامه هم میهن نوشت: در پی درگیری نظامی اخیر میان ایران و اسرائیل، پس از هدف قرار گرفتن کنسولگری ایران در دمشق و پاسخ نظامی ایران به این اقدام و اقدام نظامی بعدی در اصفهان که به اسرائیل منتسب شد، به نظر میرسد که وضعیت درگیری مستقیم نظامی بین دو کشور پایان یافتهاست.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان پس از فاز نظامی، اکنون نوبت به فاز دیپلماسی رسیدهاست تا جمهوری اسلامی بتواند ضمن بهرهبرداری از نمایش قدرت خود در منطقه، جلوی آسیب رسیدن به منافع کشور و افزایش فشارهای بینالمللی را بگیرد.
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در این شرایط دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید بهشدت فعالتر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، بهدنبال خنثی کردن تلاشهای حامیان اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد. این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شدهاست که استمرار تحریمهای گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.
در ادامه متن کامل گفتوگوی «هممیهن» را با سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون پیشین وزارت امور خارجه مطالعه میکنید.
*به نظر میرسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیدهاست. فکر میکنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟شرایط بهگونهای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفتهاست. الان شرایطی پدید آمدهاست که باید فعالیتهای جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف آغاز شود. حامیان اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی میکنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.
این کشورها و نهادها بههیچوجه نگران حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق نبودند، اما حالا بهگونهای رفتار میکنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شدهاست. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده و این کشورها قصد دارند بهدنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشتهباشیم تا بتوانیم اقدامهایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.
در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطلمانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حلوفصل نشود، ما از تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.
*فکر میکنید با تحولات اخیر آیا آمریکاییها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکاییها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شدهاست که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیدهنشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.
در این زمینه به نظر میرسد که انگیزههای ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقهای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفتوگو در این مورد فرا نرسیدهباشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.
الان اولویتهای مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شدهاست و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرفهای باقیمانده در برجام برای اجرای احکام معطلمانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.
برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیتهای دیپلماتهای باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هستهای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.
*ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفانالاقصی و جنگ غزه چیست؟این سوال خیلی کلی است و نمیتوان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بینالمللی کشور را در همه حوزهها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.
در عین حال باید در حوزههای دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانهتر عمل کند. مهمترین مسئله این است که باید از این محدودیتهایی که برای سیاست خارجی ایجاد شدهاست، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.
اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرتهای دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینهها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.
*بعضی از کارشناسان معتقدند که بعد از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل ممکن است این تصور در بین کشورهای همسایه بهخصوص کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس ایجاد شود که قدرت نظامی و قدرت موشکی و پهپادی ایران را تهدیدی برای خودشان تلقی کنند. فکر میکنید آیا ممکن است بتوان سازوکاری ایجاد کرد که به این کشورها نشان داد ایران تهدیدی برای کشورهای همسایه و منطقه محسوب نمیشود؟بخشی از این تصورات ناشی از تبلیغات است. کشورهای منطقه به خوبی میدانند که تاریخ ایران نشان دادهاست که ایران هرگز در سدههای اخیر تهاجمی وارد یک درگیری و بحران نشدهاست. ایران اگر مورد حمله نظامی واقع شدهباشد از خود دفاع میکند، این موضوع را در قضیه عراق شاهد بودیم و اخیراً هم در مقابل تعرض نظامی اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق مشاهده کردیم. ولی ایران هرگز تهدیدی برای همسایگانش نبوده است. ایران همواره دعوت کردهاست که سازوکار امنیتی مشترکی برای تضمین امنیت کشورهای همسایه ایجاد شود.
الان هم دستگاه دیپلماسی ایران باید فعالتر از گذشته تلاش کند تا به همسایگان نشان دهد که اگر ایران یک نیروی نظامی قوی دارد، اگر توان موشکی و پهپادی دارد، این ظرفیتها میتواند در راستای تامین امنیت منطقه به کار رود. این تز کلی ایران که امنیت منطقه باید توسط کشورهای منطقه تامین شود، میشود با دیپلماسی فعال و تعامل با کشورهای همسایه و دولتهای جنوب خلیجفارس، آنها را به این نتیجه برسانیم که باید سازوکار امنیت جمعی در منطقه ایجاد شود و آنها را قانع کنیم که نیازی به حضور نیروهای خارج از منطقه نیست و کشورها خودشان میتوانند امنیت منطقه را تامین کنند.
*در منطقه غرب آسیا ایران و اسرائیل چهار دهه است که با هم خصومت دارند. این منازعه برای نخستین بار در طول هفتههای گذشته ماهیت مستقیم و رودررو پیدا کرد. فکر میکنید آیا امکان تکرار این منازعه مستقیم و تبدیل شدن آن به یک جنگ تمامعیار وجود داشتهباشد؟آینده منازعه ایران و اسرائیل بستگی به عملکرد طرف مقابل دارد. ایران در سالهای اخیر و بهویژه پس از آغاز جنگ غزه نشان دادهبود که صبر استراتژیک در پیش گرفتهاست. اسرائیل به شیوهای عمل کرد که ایران استراتژیاش را کنار گذاشت و وادار کرد وارد حالت تهاجمی شود. اگر اسرائیل اشتباه قبلی خود را تکرار کند، طبیعی است که مورد حمله ایران واقع خواهد شد. به اعتقاد من آینده این رویارویی کاملاً به عملکرد طرف مقابل بستگی دارد.
*عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلیها نسبت به عملکردشان در آینده محتاطتر شوند؟بسیار مؤثر بود. اسرائیلیها باور نمیکردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کردهبود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمکهای گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار میدادند.
قدرتهای جهانی پذیرفتهبودند که موجودیت اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویتهای اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شدهبود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاهویکم آمریکا یاد میشد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشکهای عراق به سمت اسرائیل، هیچ حملهای به اسرائیل نشدهبود و اسرائیل تصور میکرد که سازوکار بازدارندگیاش صددرصد موفق بودهاست.
برای کل قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکا جا افتادهبود که اسرائیل باید از لحاظ نظامی و بهخصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قویتر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاشها بیفایده بوده و اسرائیل ضربهپذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.
*مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشکها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیلگران این موضوع را مطرح کردهاند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقهای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیکتر شدهاند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟منازعهای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیتهای کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشکهای ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشاندهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بیاثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.
بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.
ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمیتوان پیشبینی کرد؛ بهخصوص اینکه کشورهای منطقه هم میدانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها همسرنوشت کنند. همانگونه که در سالهای گذشته مشاهده کردهایم، همه سیاستهای آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.
*بعد از آغاز جنگ غزه گفته میشد که عربستان از فرآیند عادیسازی روابط با اسرائیل دور شدهاست. با توجه به تحولاتی که در ۶ ماه گذشته رخ دادهاست، تصور میکنید ریاض تا چه اندازه امکان دارد به فرآیند عادیسازی با اسرائیل بازگردد؟تجدید رابطه ایران با عربستان نشاندهنده تغییراتی در سیاست خارجی ریاض بود. از طرف دیگر برخی واکنشهایی که حکومت عربستان سعودی نسبت به عملکرد آمریکا نشان داد، مشخص کرد که سران این کشور دیگر مانند گذشته به صورت صددرصد پیرو آمریکا نیستند. در عربستان تصور غلطی ایجاد شدهبود که اگر این کشور دنبال توسعه اقتصادی و فناوری است، باید با اسرائیل که یک قدرت اثرگذار در آمریکا و کشورهای غربی محسوب میشود، رابطهای دوستانه برقرار کند. اما فکر میکنم ریاض اکنون به این نتیجه رسیدهاست که تحلیلی که در گذشته داشتند، درست نبوده و میتوانند بدون رابطه با اسرائیل توسعه اقتصادی داشتهباشند و میتوانند مطمئن باشند که کشورهای منطقه ظرفیت کافی برای تامین امنیت منطقه دارند.
نکته بسیار مهم این است که افکار عمومی کشورهای عربی به صورت جدی با توسعه روابط با اسرائیل مخالف هستند. مردم عرب و مردم مسلمان با اسرائیل مخالف هستند و حاضر به پذیرش این رژیم نیستند. این دولتهای عربی هستند که به سمت عادیسازی روابط با اسرائیل حرکت میکنند. با توجه به وقایعی که در شش ماه گذشته رخ داد و جنایاتی که اسرائیل در غزه مرتکب شد، قتلعام بیش از ۳۴ هزار نفر که اکثریت آنها کودکان و زنان هستند، گورهای دستجمعی که در بیمارستانها کشف میشوند، بمباران مدارس، بیمارستانها و خانههای شخصی و قحطی گسترده در غزه؛ همهی اینها باعث شدهاست که زمینه عادیسازی روابط با اسرائیل در کشورهای عربی، دستکم در افکار عمومی کاملاً از بین برود.
اگر دولتهای عربی دستکم تا زمانی که جنگ غزه در خاطره ملتها زنده است بخواهند اقدامی در راستای عادیسازی روابط و دوستی با اسرائیل انجام دهند، درون کشورهایشان با افکار عمومی دچار مشکل خواهند شد. احتمال اینکه فرآیند عادیسازی روابط با اسرائیل ادامه پیدا کند، بسیار کمتر از گذشته شدهاست.
*بعد از پاسخ ایران به اسرائیل، رئیسجمهور آمریکا گفت که میخواهد جبهه متحدی را برای فشار و تحریم علیه ایران ایجاد کند. در نشست سران گروه ۷ و وزرای خارجه اتحادیه اروپا هم شاهد بودیم که دولتهای غربی تصمیم خود را برای توسعه دایره تحریمها علیه ایران اعلام کردند. چه کاری از دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از توسعه و افزایش تحریمها بر میآید؟من باید یک نکته را تذکر بدهم. تمام شعارهای انساندوستانه و بشردوستانهای که غربیها مطرح میکنند و آن را ناشی از ایدئولوژی لیبرالیسم میدانند، شعارهایی مثل آزادی، دموکراسی، حقوقبشر، رعایت حقوق زنان و کودکان، عدم استفاده از خشونت، حل اختلافهای بینالمللی بر مبنای دیپلماسی، نظم جهانی مبتنی بر قانون و امثال اینها، همه این شعارها وقتی نوبت به اسرائیل میرسد، از یاد برده میشود.
جنایتی نمانده است که اسرائیل انجام ندادهباشد و کشورهای غربی بهرغم همه شعارهایشان به آن بیتوجهی نکردهباشند. اسرائیل کل منطقه غزه را شش ماه است که مستمراً هوایی و زمینی بمباران میکند و نسلکشی گستردهای را آغاز کردهاست. در این شرایط کشورهای غربی همچنان از اسرائیل حمایت میکنند. یعنی تمام ادعاهایی که در مورد حقوق بشر و دموکراسی مطرح میکنند، دروغ است.
من فکر میکنم بیش از اینکه اسرائیل در این جنگ شکست خورده باشد، فرهنگ و ایدئولوژی غرب شکست خورده است و نشان داده تمام حرفهایی که میزنند، دروغ است و واقعیت ندارد. یکی از نتایج مهم جنگ غزه و بحرانی که بین ایران و اسرائیل پدید آمد، شکست ادعاهای بشردوستانه غرب بود. وقتی اسرائیل مرکز دیپلماتیک ایران را هدف قرار داد، هیچ واکنشی نشان ندادند، اما وقتی ایران به جنایت اسرائیل عکسالعمل نشان داد، شروع میکنند به محکوم کردن و افزایش فشار و تحریم.
اینها استانداردهای دوگانهای است که در قبال کشورها دارند. در قبال این نوع عملکرد، ایران باید تمام تلاشاش را به کار بگیرد تا این رویه را متوقف کند و اجازه ندهد که میان کشورهایی که قصد دارند در همراهی با اسرائیل، ایران را تحت فشار قرار دهند، اجماع ایجاد شود. ایران باید به صورت جدی وارد فعالیت شود و با کشورهای منطقه و جهان وارد مذاکره شود. احیای برجام قطعاً یکی از بهترین راههای مقابله با افزایش فشار بینالمللی است. ایران باید از منحصر کردن سیاست خارجی به چین و روسیه دست بکشد و بعد فعالیت سیاست خارجیاش را گسترش دهد.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: کیهان علیه برجام و FATF / این همه موفقیت را نمی بینید یا نمی خواهید ببینید؟! قوانين و محدوديتهاي" FATF " كاغذ پاره نيست